
به گزارش سراج24؛ به نقل از روزنامه شرق؛ وی افزود: الان میزان نفرت ایرانیان از اسرائیل و آمریکا بسیار بیشتر از قبل از جنگ شده است. اگر آمریکا و اسرائیل به واکنش جدی نظامی ایران در برابر جنگ دوباره آنان، اطمینان داشته باشند که حتما اینگونه است، بعید است که دوباره دست به یک تجاوز جدید بزنند، زیرا آنان معتقدند با تحمیل جنگ ۱۲روزه، فعالیتهای هستهای در ایران متوقف شده است، بنابراین دلیلی برای شروع جنگ مجدد وجود ندارد، زیرا درحالحاضر هیچگونه غنیسازی در ایران انجام نمیشود. البته تجربه نشان داده است که اگر آمریکا و اسرائیل به شکاف اجتماعی در داخل ایران امیدوار شوند، ممکن است دوباره دست به شروع جنگ بزنند، ولی ارزیابی همه تحلیلگران آن است که مردم ایران در برابر تجاوز بیگانه، از کشور خود با تمام قوا دفاع میکنند و اجازه دخالت به آمریکا و اسرائیل برای تعیین سرنوشت ایرانیان را نمیدهند.
بنا بر این گزارش؛ در شرایط فعلی، فضای دیپلماتیک درباره برنامه هستهای ایران به نقطهای رسیده که هر تصمیم کوچک میتواند آثار بسیار بزرگی به دنبال داشته باشد. تنها دو هفته تا موعد تعیینشده برای بازگشت احتمالی قطعنامههای شورای امنیت باقی مانده و این بازه زمانی حساس، تحت تأثیر چند تحول مهم قرار دارد که مجموعهای از امید و بیم را در کنار هم شکل دادهاند. توافق اخیر میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به میزبانی قاهره نشانهای از تمایل تهران برای حفظ همکاریهای پادمانی تلقی میشود، هرچند هنوز بسیاری از جزئیات آن در هالهای از ابهام قرار دارد و روشن نیست تا چه حد بتواند نگرانیهای غرب را درباره فعالیتهای هستهای ایران رفع کند. در مقابل، بیانیه چهارجانبه آمریکا و تروئیکای اروپایی در نشست شورای حکام با لحنی هشداردهنده، ایران را به بازگشت فوری به تعهداتش فراخواند و تهدید کرد در صورت عدم همکاری، همه تحریمهای لغوشده در قالب برجام دوباره اعمال خواهند شد.
این همزمانی پیامها، یک دوگانگی آشکار میان امید به حلوفصل مسالمتآمیز و بیم از تقابل دیپلماتیک را برجسته میکند. در بهترین سناریوی ممکن، اگر تهران در هفتههای پیشرو گامهای ملموس و سریع در زمینه شفافسازی هستهای بردارد و اجازه دسترسیهای گستردهتر به بازرسان آژانس را بدهد، ممکن است تروئیکا و آمریکا با تمدید مهلت ماشه برای شش ماه دیگر موافقت کنند تا فرصتی برای گفتوگوهای جامعتر فراهم شود. این رویکرد، هم به حفظ کانالهای دیپلماسی کمک میکند و هم مانع از بازگشت فوری قطعنامههای شورای امنیت خواهد شد، ضمن آنکه از تشدید تنش در منطقه جلوگیری میکند. با این حال، تحقق این سناریوی خوشبینانه به چند عامل بستگی دارد؛ نخست، سرعت و میزان همکاری ایران با آژانس؛ دوم، اراده سیاسی تروئیکا برای پرهیز از مواجهه حداکثری؛ و سوم، نقشآفرینی قدرتهایی مانند روسیه و چین که میتوانند موازنه تصمیمگیری در شورای امنیت را تغییر دهند. در سناریوی بدبینانه، اگر تهران به دلیل فشارهای داخلی یا ملاحظات امنیتی حاضر به انجام تعهدات اضافی نشود و غرب نیز بر بازگشت تحریمها پافشاری کند، مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و همه قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت دوباره برقرار میشوند؛ وضعیتی که نهتنها اقتصاد ایران را تحت فشار مضاعف قرار میدهد، بلکه به اذعان ناظران، فضای دیپلماسی را نیز بهشدت محدود خواهد کرد.
کیان بین متن خبر
یک سناریوی میانه نیز وجود دارد که براساسآن، نه تمدید کامل صورت میگیرد و نه بازگشت فوری تحریمها، بلکه یک دوره زمانی کوتاه برای ادامه مذاکره در نظر گرفته میشود. بااینهمه وزن فعلی تحولات نشان میدهد که احتمال سناریوی دوم بیش از ۵۰ درصد است، زیرا غربیها در پی گرفتن تضمینهای عملی هستند و ایران نیز به دلایل مختلف در ارائه سریع این تضمینها تعلل داشته است، بنابراین میتوان گفت اگرچه روزنهای برای تمدید مهلت ماشه وجود دارد، اما کوچک و شکننده است و هرگونه تأخیر یا فرصتسوزی میتواند این پنجره را برای همیشه ببندد و در نهایت همه طرفها وارد مرحلهای هزینهزا شوند. به این منظور و در راستای واکاوی عمیقتر روندهای پیشرو در دو هفته منتهی به بازگشت احتمالی تحریمهای شورای امنیت، گفتوگویی با حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه، انجام دادهایم تا از دریچه نگاه او به ارزیابی فرصتها و گزینههای پیشروی تهران و غرب بپردازیم. در ادامه مصاحبه، همچنین سناریوهای مرتبط با احتمال تجاوز مجدد اسرائیل با این تحلیلگر ارشد حوزه نظامی هم به بوته بحث و بررسی رفته است که حاصل این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه خواهید خواند.
با توجه به مجموعه معادلات سیاسی و دیپلماتیک طی دو هفته مانده به بازگشت قطعنامههای شورای امنیت طبق زمانبندی و ضربالاجل تروئیکا، ما با یک بازه زمانی بهشدت حساس مواجهیم. اما هفته گذشته از یک سو شاهد توافق تهران و آژانس به میزبانی قاهره بودیم و در سوی دیگر بیانیه چهارجانبه ترویکا و آمریکا در جریان نشست فصلی شورای حکام صادر شد که تلاقی بیم و امید را شکل داده است. حال حضرتعالی در این تلاقی بیم و امید دیپلماتیک چه برآوردی دارید؟ آیا در این دو هفته امید نگاه خوشبینانهای داشته باشیم و در بهترین سناریو شاهد تمدید ششماهه مکانیسم ماشه خواهیم بود یا نهایتا قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت بازخواهند گشت؟
مهمترین هدف آمریکا و اروپا از بهکارگیری سازوکار ماشه آن است که با توسل به بهانههای مختلف، دوباره تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را فعال کنند. البته با توافق انجامشده در قاهره امیدواری به تمدید ششماهه افزایش یافته است که درواقع یک راهحل اساسی نیست. باید توجه داشت که کشورهای 1+5 از طریق توافق برجام میخواستند تواناییهای هستهای ایران را محدود کنند و اجازه توسعه ظرفیت هستهای صلحآمیز به ایران را ندهند. اما خروج ترامپ از برجام و بیعملی اروپا در قبال آمریکا موجب شد تا قدرت علمی و صنعتی هستهای صلحآمیز در ایران افزایش یابد.
درحالحاضر هدف سه کشور اروپایی از مذاکرات درواقع آن است که نگذارند تا مهلت قانونی برجام به صورت طبیعی تمام شود و در نتیجه تحریمهای تعلیقشده شورای امنیت سازمان برای همیشه منتفی شوند و ایران تبدیل به یک کشور عادی در نظام بینالملل شود. آمریکا و سه کشور اروپایی حسننیت ندارند و به دنبال آن هستند تا با تعلیق ششماهه، همچنان شمشیر تحریمهای سازمان ملل را بالای سر ایران نگه دارند تا بتوانند به هدف مهم خود به منظور تضعیف ایران دست یابند.